33-59
پنجشنبه, ۲۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ
مو فرفری زنگ زد گفت، رفته بودم پیش سید.
اسمتو بهش گفتم... گفت کارت گیر و گور داره...
یه دعایی رو گفت که بخونی...
...
ری اکشنم؟!...
عصبانی شدم... شدیدن گارد دارم به اینجور چیزا... احساس میکنم یکی بی اجازه وارد خصوصی ترین قسمت زندگیم شده...
...
بعد هی میگم... خب... از رو دوستی بوده...
بعد دوباره یکی شاکی میشه که، بیخود!
- ۹۵/۰۵/۲۸