پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-85

سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ
جوجه صبح واکسن زده.
همیشه بچه ی آرومیه...
ولی امروز بی تابی میکرد و تنش داغ بود...
تحمل این حالش رو نداشتنم...
تا عصری پیشش بودم، ولی دیگه تاب نیاوردم.
از طرفی دوست دانشمندم خونه تنها بود.
دم دمای غروب دیدم دیگه تحمل ندارم... تو دلم انگاری رخت میشستن... جوجه خیلی بی رمق بود...
بغض تو گلوم بود...
به مامان گفتم میرم پیش دوست دانشمندم!
تو راه تو تاکسی کلی گریه کردم!
...
اصولن بغض های من در مواقع بسیار نامناسب و پرت و پلایی میترکه!
...
دوستم حال خوشی نداشت...
  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی