پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-182

دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ

صبح رفتم پایان نامه صحافی شده رو تحویل گرفتم... چقدر تمیز و مرتب و درست و حسابی بود! اول از همه هم رفتم منابع رو چک کردم و پاورقی ها. که خوب و درست بود.

رفتم و آقای سایت سی دی و ثبت ایرانداک رو کنترل کرد و خانوم پژوهش یه نسخه ورداشت و آقای رییس امضا کرد و خانوم کتابخونه هم چند تایی تحویل گرفت و... رفتم آموزش برای تشکیل پرونده... کلش شد بیست دقیقه... که چهار سال بود که بارش رو مخم بود... چهار سال!!!...

حالا فقط مونده عکس و کپی شناسنامه و اینا که بدم آموزش.

...



به مهربان دوستم گفته بودم که راضی نیستم از متن پایان نامه م و دلم میخواد باز روش کار کنم که اگه کسی بهش رجوع کرد به دردش بخوره و از همه مهم تر آبروم نره و... 

گفت، ببند دهنتو! هیشکی لای اونو باز نمیکنه. هیچکس اونو نخواهد خوند و بیخودی کارو کش نده...

که قبول کردم.

...

امروز خانوم کتابخونه، عنوانمو خوند، بعد با خنده بهم گفت که داره پایان نامه مینویسه و موضوعش فقط یه کمی با من تفاوت داره -که خب اون تفاوت اندک در نهایت موجب میشد که خروجی پروژه ی من یه اسباب بازی آموزشی باشه و خروجی کار اون برنامه ریزی آموزشی- و بهم اعلام کرد که حتمن پایان نامه م رو خواهد خوند!!!!...


  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی