پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-210

دوشنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ

دوست جدی م گفت، باز تو یه ذره کار کردی، سریع به خودت مرخصی دادی؟!!!

موندم خونه که به مامان کمک بدم. 

بعد هم با موفرفری قرار گذاشتم.

خونه ی موفرفری اصولا پاتوق گنگ مون ه. جایی که هر ساعت شبانه روز که خواستی میتونی در بزنی و بگی سلام! من اومدم!... حتی گاهی خود موفرفری خونه نبوده و ما اونجا بودیم.

تو راه داشتم فکر میکردم که شش ماهی هست که نیومدم شب بمونم. گاهی فقط چند ساعت... یعنی درست از وقتی که جوجه اومده... یه آدم نیم متری ه کچل بی دندون، همه سیستم زندگی و روابط منو تحت تاثیر قرار داده!

وقتی رسیدم فهمیدم چقدر دلم تنگ شده بوده.

البته که برنامه ی دیدارمون، نه واسه دل خودمون، که جهت بررسی یه موضوع مهم بود.

دوست هنرمندمون مدتیه گرفتار شده و هر روز بدتر از دیروز...

رابطه با یه آدم اشتباه که نه میتونه دل بکنه و نه میتونه ادامه بده.

تمام شب به صحبت و پیدا کردن راه کار گذشت... و البته مثل همیشه پایان بحث هامون تماشای یه فیلم بود که از قضا بسیار تلخ...

  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی