33-354
جمعه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۹ ب.ظ
دیشب تا صبح بیدار بودیم.
آفتاب زده بود وقتی شب بخیر گفتیم!
دوست ریلکسم هم بود. منتها دیشب وقتی رسیدم خواب بود. یه چند دقیقه سحر دیدمش و بعد دوباره خوابید.
ظهر زنگ زدم به گلی که پاشو بیا هم موهامونو کوتاه کن و هم رنگ!
اومد و با اون سیستم اسلوموشنش تا دم افطار کارش طول کشید.
دکی شد انگوری و من شدم فندوقی!
به گلی گفتم این موقته. فقط واسه اینکه خوانواده کمی استراحت کنن. و گرنه که تجربه ی من با رنگ آبی هنوز تموم نشده! حواست باشه!
- ۹۶/۰۳/۱۹