34-173
دوشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۳:۴۲ ب.ظ
چند روز پیشا یهو چشمم خورد به ضبط صوت قدیمی ای که تو کارگاه دارم و دیدم توش یه کاسته!
پلی کردم... شور دشت... صدیق تعریف...
یعنی پرت شدم تو تاریخ!...
من در روزهای نوجوانی...
...
دوستم که فهمید کاست گوش میدم، رفت و از انباریشون برام چند تایی پیدا کرد.
...
امروز که وارد کارگاه شدم، اول از همه موزیکو پلی کردم... چند وقتی هست که سکوت اینجا اذیتم میکنه...
...
برادر اصفهانی شروع کرد به خوندن که:
امشب در سر شوری دارم...
امشب در دل نوری دارم...
باز امشب در اوج آسمانم...
باشد رازی...
...
وقتی این ترک رو گوش میکنم، همیشه و همیشه، فقط یه تصویر میاد جلوی چشمام...
انعکاس لرزان نور چراغها روی رودخونه کارون...
سال هفتاد و نه...
اولین بار که این آهنگ رو شنیدم...
- ۹۶/۰۹/۲۰