پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

34-226

جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۴۸ ق.ظ

خودکار دست گرفته بود و داشت تلاش میکرد رو هر چیزی که دم دستشه یه اثری بذاره...

یهو یادم افتاد پاستل دارم.

به نظرم برای بچه ی کوچیک خیلی کار کردن باهاش راحت تر از مداد رنگی و خودکاره...

یه کاغذ بزرگ گذاشتم جلوش و تماشا کردم...

جالب اینکه اول از همه پاستل سفیدو برداشت...

قرمز دادم دستش... بعد سبز پر رنگ و نارنجی و... 

خوشش اومده بود... بعد از چند دقیقه که کل صفحه خط خطی شد، خیلی آروم و راحت و بدون اینکه بهم نگاه کنه پستونکشو در آورد و فقط یک لحظه مونده بود تا گاز زدن پاستل که رو هوا مچشو گرفتم... 

کاملا معلوم بود که از اون اول براش برنامه ریزی کرده... خندید... خنده ی جوجه ای که ضایع شده و میخواد غرورشم حفظ کنه...

برای اینکه حواسش پرت شه، نقاشی رو برداشتم و بردم با سر و صدا به همه نشون دادم و بعد هم زدم رو یخچال!...

...

پاستل ها مال ده سالگیمه... الان شدن اندازه فندوق... 

یعنی... مال بیست و سه سال پیش...

یعنی الان باید لیسانس میداشتن... 

تو کشو ی کتابخونه، کنار بسته ی پاستل، آبرنگ پینت باکسمم بود، کادوی عمو، یکی دو سال کوچیکتر از پاستله... چند تا دونه از بیست و چهار رنگش هنوز باقی مونده... و چند تا پالت از رنگ هاب گواش وینزور و پنتلم، ترکیب آبی فیروزه ای های مختلف...سیر و روشن...  نارنجی ها و سبزهای مختلف... و آبرنگ وینزور نیوتونم که چند تا از قرص هاش هنوز نو هستن و جعبه ی مداد رنگی سی و شش رنگه ی لیرا و پاستل گچی وینزور و یه عالنه ماژیک کیوکالر و مرکب های سنتی مایع و جامد چینی و مرکب گردو دست ساز و قلموهای موی گربه و...

و من سالهاست که بهشون دست نزده م... و من سالهاست که پرونده شون رو نبسته م...

انگار هنوزم فکر میکنم که یک روز دوباره یه تابلوی تذهیب کار خواهم کرد و یا یه نقاشی آب مرکب خواهم کشید و یا یه راندوی درست حسابی با ماژیک ها و پاستل گچی هام انجام خواهم داد و یا آرزوی کشیدن یه تابلوی بزرگ با مداد رنگی رو عملی خواهم کرد...

...

حس میکنم سنگینی کارهای نکرده ای که پرونده شون رو هنوز نبسته م رو قلبمه...

...

پ.ن

خداوندا!

من چقدر پول برای وسایل نقاشی دادم...

یعنی اگه فک کنید الان وسعم برسه و یه ست از این وسایلی که گفتمو بتونم بخرم... 

  • پری شان

نظرات (۲)

  • علیـ ــر ضــا
  • 😀😀😀😀 
    پری 😐😐 
    چه حال خوبی داریا 💪
    پاسخ:
    توام که همش به من بخند... 😁😁😁
  • علیـ ــر ضــا
  • خب چکار کنم بامزه هستند بعضی کارات
    پاسخ:
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی