پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

34-226-2

جمعه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۴:۳۰ ب.ظ

پاشدم اومدم کارگاه. 

میزهای اتاق وسطی رو آوردم بیرون. 

میز دو متری رو... چپه کردم... گرومپ افتاد زمین... کشیدم جنازه رو آوردم وسط سالن. اون یکی رویه و پایه ش جدا میشد... 

میز تو سالنو بردم تو اتاق وسطی.

میز اتاق جلویی رو بردم دم پنجره.

میز اتاق پشتی رو هم بردم تو اتاق جلویی.

حالا باید دو تا میز از سالن ببرم تو اتاق عقبی.

فایل بزرگ چوبی و سه تا فایل کوچیکا رو پخش کنم تو اتاقا. 

میز های ساید رو هم براشون جا پیدا کنم. 

شیشه های میزها رو هم از گوشه سالن بردارم تمیز کنم بذارم رو میزا.

کارتن های مجله ها رو هم... یه گلی به سرم بگیرم...

کل کارگاه رسما منفجر شده انگار...

و من خسته م دیگه...

دوستم شاید بیاد... به صرف چای مثلا!... و نمیدونه با چه چیزی مواجه خواهد شد...

ولی من میدونم... نصفم میکنه...


  • پری شان

نظرات (۳)

  • פـریـر بانو
  • دوستت اومد و دید؟ خوبی؟ :))
    پاسخ:
    اومد. و شوک شد. چون حتی در ورودی هم در حد عبور یک نفر باز میشد...
    ولی آخرش کمکم داد و ماشینو آورد جلو در و یه بیست سی تا بسته کاغذ جات رو بار زدیم بردیم دادیم بازیافت!...

  • علیـ ــر ضــا
  • خسته نباشید بانوک پری 
    😊😊 
    چقدر کار میکنید بیچاره اون کس که بیاد و با سیل عظیمی از تحولات روبروه بشه 😀😀 

    پاسخ:
    سلامت باشید...
    بانوک!... با مزه ست کلمه ش.
    ...
    میبینم که در وبلاگ تخته میکنی مرد بلوچ!
    آروم باش :)
    پاسخ:
    😅
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی