33-104
دوشنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۱ ب.ظ
با دوست فلسفه دانم قرار گذاشتم و کادوی تولدشو دادم.
از طرف گنگ مون.
دو هفته ای از تولدش میگذره. گم و گور شده بود. تلفنشم خامدش بود روز تولد.
تو کافه قرار گذاشتیم. بهش گفتن از اول در جریان ساخت کافه بودم. ریز به ریزشو کافه دار برام تعریف کرده بود. ولی حالا که افتتاح شده روم نمیشه تنها برم.
رفتیم. و خیلی خوب بود.
کادوشو که دادم، گفت: شماها چرا پیچونده نمیشید!!!
- ۹۵/۰۷/۱۲