پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

37-227

سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۲:۳۵ ب.ظ

همیشه تو ذهنم این بوده که یه روزی یادداشت هایی که درباره ی جوجه‌ نوشته م رو در بزرگسالیش بهش خواهم داد.
امروز داشتم به این فکر میکردم که جوجه میتونه، یعنی حق داره، برای این نود و نه ای که ننوشتم ازش، بهم اعتراض کنه.
این ماه هایی که بانمک ترین بود و با اون مغز فندوقیش استدلال میکرد و نقشه میکشید و هدف گذاری میکرد...
شاید فرصت شه و بنویسم خاطراتی رو که تو ذهنم ازش مونده.
ضمن اینکه، این روزها عجیب ترین روزهای خودم بود... اصلش همین باعث شد ننویسم. که همیشه وقتی ساکتم،  مغزم لبالب حرف و روایت و فکر و نتیجه گیری ه...
به جاهای عجیبی از زندگی رسیدم... یه جورایی به مرز شناخته ها، و شاید در آستانه ی ورود به ناشناخته ها... هل دادن مرزها به جلو. بزرگتر کردن دامنه ی آگاهی.

  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی