33-21
سه شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۲۲ ق.ظ
اینجاست...
دلش رو دل منه... سرشو یه وری گذاشته رو سینه م. مشتاشو گره کرده و با اخم خوابیده!
نگاهش که میکنم دلم غنج میزنه!
تند تند نفس میکشه...
چند لحظه یه بار، انگاری که داره خواب میبینه، حالت چهره ش عوض میشه... گاهی حتی میخنده... ولی باز دوباره اخماش میره تو هم...
تازه شیر خورده. خیلی هم با اشتها...
...
دلش رو دل منه... سرشو یه وری گذاشته رو سینه م. مشتاشو گره کرده و با اخم خوابیده!
نگاهش که میکنم دلم غنج میزنه!
تند تند نفس میکشه...
چند لحظه یه بار، انگاری که داره خواب میبینه، حالت چهره ش عوض میشه... گاهی حتی میخنده... ولی باز دوباره اخماش میره تو هم...
تازه شیر خورده. خیلی هم با اشتها...
...
نصف روزه که زندگی تو این دنیا رو تجربه کرده...
...
واااای....
چقدر چیز هست واسه اینکه ببینه... بشنوه... مزه کنه... بو بکشه... لمس کنه...
چقدر چیز هست که یاد بگیره...
...
انگار هنوز نفهمیدم چی شده...
هر لحظه منتظرم چشامو باز کنم و ببینم یه رویا بوده!
...
واااای....
چقدر چیز هست واسه اینکه ببینه... بشنوه... مزه کنه... بو بکشه... لمس کنه...
چقدر چیز هست که یاد بگیره...
...
انگار هنوز نفهمیدم چی شده...
هر لحظه منتظرم چشامو باز کنم و ببینم یه رویا بوده!
- ۹۵/۰۴/۲۲