پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

38-140

دوشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۰، ۰۴:۲۹ ب.ظ

دنا ده روزی هست که رفته سفر. اولش یه هفته منم نیومدم سر کار. خصوصا که هوا هم گرفته بود. بعد ولی بالاخره برا آب دادن گلها یه چند ساعتی مجبور شدم بیام.
تا دیروز که از صبح در حال آماده شدن بودم و تا برسم کارگاه، شد یک و نیم ظهر.
دنا که باشه، شش و ربع صبح کلید میندازیم و نه و نیم شب هم میریم خونه.
داشتم جلو در دنبال کلیدم‌ میگشتم که یکی صدام کرد. برگشتم دیدم یه خانوم خیلی ریزه میزه و حدودای شصت ساله ست.
ازم پرسید این پارکه، سرویس بهداشتی داره؟!... سوالش خیلی پرت بود... چون پرواضحه که داشت. بعد توضیح داد که دیابت داره و این اداره ی کناری رفته و بهش گفتن بره تو پارک و...
و من تمام مدت داشتم به این فکر میکردم که اگه تو کیفش اسلحه یا چاقو داشته باشه یا...
ولی برخلاف فکرایی که تو‌ سرم بود، بهش گفتم میخواین بیاین بالا؟!
که ظاهرا منتظر بود.
درو باز کردم و تعارف زدم و‌ رفتم تو آسانسور که دیدم مردد موند. گفتم تشریف بیارین. گفت بیام ینی؟!
و انگار حالا اون فکرها از تو کله ی من رفته بود تو کله ی اون. سوار شد و برای اینکه کمی فضا رو‌ گرم کنه پرسید که معلمید؟! گفتم: نه!
گفت: آخه مثل معلمهایید. مهربونید.
و من هرچی فکر کردم نفهمیدم چه ربطی داشت.
تا لحظه ای که در آهنی رو باز نکرده بودم، یادم نبود که کارگاهو در چه وضعیتی رها کردیم.
یهو یادم اومد.
هیچ کاری نمیتونستم بکنم.
فقط گفتم ببخشید، اینجا کارگاهه.
که یعنی مثلا ماستمالی کنم اون وضعیت پشت و رو شده رو.
و از طرفی دستشویی که دو هفته بود نشسته بودم و هی سیمان ریخته بود کفش و...
خانومه با خجالت توضیح داد که وسواسی ه و من تو دلم گفتم لابد الان داره فک میکنه حالا دستشویی پارک بد هم نبودا!
فک کنم تنها نکته ی بهداشتی ما این بود که ازش خواستم کفشاشو دربیاره و دمپایی بپوشه. و تو دستشویی هم، دمپاییه رو دوباره عوض کنه.
خدارو شکر چاقو و خفت گیری ای در کار نبود و بنده خدا وقتی از دستشویی اومد بیرون کلی دعام کرد و رفت.
و من معذب از اون همه بهم ریختگی.

پ.ن
وقتی به موقع سوگواری هاتو نکنی،
آبسه میکنه، بعد بالاخره یه روزی، یه روز خیلی دیری، میترکه وسط زندگیت

  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی