پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-45

پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ

دو هفته ای میشد که بحث درون گنگی مون پیرامون کمپینگ بودش
ولی نهایتا به علت تعدد آرا و از طرفی درگیری های شغلی و درسی و پایان نامه ای، یک تصمیم خل و چلانه گرفتیم برای خوش گذروندن در روز دختر!
و اینطوری شد که پنجشنبه شب پیک نیک داشتیم رو پشت بوم! یه پیک نیک کامل!... با برپایی چادر و بساط باربکیو و چایی و کیک خونگی...
از سر شب تا... صبح!
اولش هی خوراکی خوردیم و خندیدیم... بعد چند نفری رفتن... بعد چند نفری تازه نصف شب اومدن و حرف زدیم و حرف زدیم و حرف زدیم... از سیاست و مذهب و اتفاقات روز بگیر... تا هنر و ادبیات و روانشناسی و فلسفه... بعد هم جلوی چادر رو پتو دراز کشیدیم و منتظر شدیم تا شهاب ببینیم و آرزو کنیم و درباره ی بیگ بنگ! و ستاره ها کهکشان ها حرف زدیم!... خیلی هم علمی!...
بعد هم هوا واقعنی سرد شد! انگار نه انگار نیمه ی مرداد بود!... دم دمای اذان صبح بود که دیگه برگشتیم پایین تا آفتاب بزنه چایی خوردیم و حرف زدیم و فیلم دیدیم... تا بیهوش شدیم...
مطمئنم گروه دوستی ما یکی از بزرگترین نعمت های الهی ه که خداوند بهمون داده...

  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی