پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-49

دوشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ

ازش پرسیدم که چرا تو دور همی ها شرکت نمیکنی؟ چرا فاصله میگیری از بچه ها؟ چته؟ چرا حرف نمیزنی؟!... دیگه داری گندشو درمیاری!... الان چندماهه!... احساس بدی دارم... همش انگار داری یه چیزی رو پنهان میکنی... حس میکنم رو بازی نمیکنی... میترسم... همش حس میکنم ممکنه هر لحظه رابطه تو با من هم کات کنی...
گفت که متاسفه که من اینجوری فکر میکنم و همچین برداشتی از کاراکترش دارم و...
حسابی بهش برخورد و عصبانی شد و اصلن حتی به نظر میرسید داره رابطه مون میپوکه!!!
یهو گفت، با تو مشکلی دارم؟
گفتم که نه خب!
گفت پس به تو چه!!!
و من فکر کردم که خب واقعن به من چه!!!
و تمرکز کردم رو اون حس درونیم که باعث شده بود این حرفا رو بزنم....
ترس...
ترس از دست دادن... طرد شدن... اطمینان نداشتن...
و شاید همه چیز دوباره برمیگرده به اون حس ناامنی درونی من... 

  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی