پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-100

چهارشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۸ ب.ظ

امروز صدمین روزه...

اومدم بخوابم، گفتم قبلش ایمیل چک کنم.

داشتم اینباکس رو بالا پایین میکردم یهو اشتباهی رفتم تو فولدر اسپم...

یه ایمیل بود از فیس بوک... که میگفت همین چند دقیقه پیش بهت پیغام داده...

خوندمش...

مثل همیشه، ابراز دلتنگی...

...

شش سال پیش ازم خواستگاری کرد. قبول نکردم. چندین بار رفت و اومد و مهلت خواست و در خواست کرد و حرف زد و بیرون رفتیم مشورت کردیم و... و باز هم جواب من همون بود...

شاکی شد. لج کرد. یه ایمیل فرستاد و کلی عصبانیتاشو گفت و بعد رفت پی کارش.

باباهامون دوستای صمیمی بودن.

ولی دیگه رابطه خانواده ها هم قطع شد.

سه چهار ماه بعد خبر رسید ازدواج کرده!!!

...

از یه سال بعدش بود که پیام هاش شروع شد...

و هنوزم چند وقت یه بار سر و کله ش پیدا میشه...

تمومش نمیکنه... با اینکه از طرف من پاسخی هم دریافت نمیکنه... ولی تمومش نمیکنه...

...

و ماجرا از روزی تلخ تر شد که یهو فهمیدم همسرش همکار دوست صمیمی ه منه... و ما همدیگه رو دیدیم... و چقدر نازنین بود... و چقدر من احساس بدی داشتم... 

  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی