پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-124

شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ
از صبح کف بازار بودم...
لیزر کات و خرید وسایل ساخت ماکت و...
بعد هم فهمیدم جوجه خونه ست و خودمو رسوندم...
طفلی تو سه ماهگی مثه عمه ش در سی و سه سالگی، از سر شب تا صبح آلرژیش عود میکنه... هی کله شو با اون دستای کوچولوش میخارونه و گاهی هم کلافه میشه و گریه میکنه...
موهاش همه ریخته... پیرمردی شده واسه خودش...

  • پری شان

نظرات (۱)

اوخی ای جانم! خدا حفظش کنه :)) پسرعموی منم تو ماه های اول موهاش می ریخت و از اونجایی که دندون نداشت بش می گفتیم پیرمرد :دی یاد اون موقع افتادم :))
پاسخ:
عزیزم!
الان چند وقتشه؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی