33-129
صفحه ی زیر ماکتو میخواستم قاب بگیرم.
اینطوری بهتر میموند.
قاب سازه البته که کمی سردرگم شد.
چون باید یه قاب با سه ضلع میساخت.
...
بعد آقای قابساز که مرد میانسالی هم بود، ازم پرسید که داستان این قابه چیه.
براش تعریف کردم.
که در واقع کاربردش برای توانبخشی ه. و برای دانش آموزانی با توانایی خاص طراحی شده...
اینجا کی ورد نمیخوام بذارم.
بعد بهم توضیح داد که مهندس الکترونیکه. و سالهایی دور کارهای تحقیقاتی انجام میداده. خصوصن رو بحث شنوایی گروه هدف من!... من کارم روی لامسه متمرکزه... بعد کلی تجربیاتشو بهم گفت. و در آخر هم فهمیدم که نتونسته بحث های پژوهشی رو ادامه بده و نهایتن گیو آپ کرده. و الان داره این کارو انجام میده.
آخر سر که میومدم بیرون، کلی ازم تشکر کرد به خاطر کار ساخت ماکت! و یه کارت هم داد بهم که شرکت بچه هاش بود که کارشون هوشمند سازی بود. گفت اگه خواستی پروژه رو گسترش بدی، از اینا میتوتی کمک بگیری...
خوشحال شدم که تا حدی کار پدره رو ادامه داده بودن...
...
خعیلی جالبه!
وقتی یه کهری رو شروع میکنی، یهو کلی آدم سر راهت قرار میگیرن که بهت کمک میدن، همراهی میکنن یا باهات همدل میشن...
...
خیلی خوبه!
- ۹۵/۰۸/۰۶