پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-143

پنجشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ
رفتیم دیدن بچه ی پسر داییم...
پسر داییم دو ماه از بابای جوجه کوچیکتره...
عروسیش دو ماه دیرتر بود...
حالا هم پسرش دو ماه کوچیکتر از جوجه ست...
...
باورم نمیشد جوجه یه روزی اونقدری بوده...
تصویر ذهنیم با جوجه بزرگ شده.
دو تا بجه که کنار هم خوابیده بودن عین فیل و فنجون بودن!
اصلن نمیتونستم بچه ی اونا رو بغل کنم. هی فکر میکردم الان میفته زمین!
مونده بودم چجوری روز اول تو بیمارستان جوجه رو تو بغلم خوابوندم....
  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی