پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-169

سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ
صبح رفتم کارگاهو دو تا در تراشیدم... خودم روحم شاد شد! بس که زیبا بودن!
...
مامان گفت عمه کوچیکه تنهاست و ازم خواست شب برم پیشش... ضمنن گفت که عمه پیتزا دوست داره.
بعد از ظهر رفتم خریدم و اسنپ گرفتم به خونه عمه. 
خوشحال شد.
کلی حرف زد. از چند تا کتابی که جدیدن خونده بود برام تعریف کرد... خدا رو شکر که تو این سن، میتونه سر خودشو گرم کنه.
  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی