پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-195

يكشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۳۷ ق.ظ
عاشق اینم که صبح بشینم بالا سر جوجه تا از خواب بیدار شه...
یه وقتام، دروغ چرا، شاید کف پاشو قلقلکی هم بدم... :)
اول یه کم اتگشتاشو حرکت میده... دستشو باز و بسته میکنه... بعد انگشت شست پاش!... یعنی عااالیه!... بعد یه کم اخم میکنه و کم کم دستاشو حرکت میده... بعد کمی کمرشو قوس میده و دستاشو محکم میکشه که خستگیش در بره...
تازه اون وقته که لای پلکاشو باز میکنه... بعده چند بار پلک زدن، چشماشو کامل باز میکنه و نگاهش میگرده به اطراف... بعد بسته به اینکه ببیندت یا نه، یعنی بالا سرش باشی یا روبروش، ادامه ماجرا فرق میکنه... یا شروع میکنه با پتوش بازی کردن و آواز خوندن... یا میبیندت و چند لحظه ای دیتکتت میکنه و بعد که شناخت یهو یه دونه از اون لبخندهای اکستریمش که چشماش میشه یه خط رو تحویلت میده و... خونه نشینت میکنه... 
  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی