پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-205

چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ

دل و دماغ کارگاه رفتن نداشتم.

موندم خونه که کمک بدم برا مرتب کردن و جارو کردن و این کارا... باز بابا مهمون دعوت کرده برای آخر هفته... دوستاش... 

این روزا عجیب یادآور روزهای تلخ سال هشتاد و درد ه... 

...

ترم سه بودم... تو امتحانا... با یه عالمه خستگی و حال بد و غم، که از اول سال تلمبار شده بود رو دلم و تازه رسیده بودیم به روزهای تلخ دی ماه... 

...

پروژه ی مرتب سازی خونه با خوابیدن جوجه وسط هال خونه، متوقف شد.

و همون موقع موفرفری زنگ زد که سمت ماست و اگه آزادم با دوست هنرمندم، بریم یه دوری بزنیم...

چند ساعتی تو خیابونا چرخیدیم و حرف زدیم و جانک فود خوردیم و...


خیلی خوبه که هستن... که میشه باهاشون حرف زد...

  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی