پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-261

چهارشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۵۹ ب.ظ
نزدیک ظهر رسیدم آموزشگاه. مدیر گفت پنجشنبه مهندس میاد. دستگاهمو میتونم ببرم اونجا که با خودش ببره برا تعمیر.
با منشی حرف زدم و سراغ سیبیلو رو گرفتم... گفت که روز قبل اعزام اونجا بوده و... اوه اوه... میگفت قیافه ش با اون سیبیل نداشته ش خیلی بد بوده! خعیلی!... طفلی! :)))

امروز تایم بیشتری رو دز کنار همکاران اراذل گذروندم... انگار هم من کمی باهاشون کنار اومدم و هم اونا بیشتر رعایت میکنن.
امروز خیلی مودب تر بودن همشون.
بعد از ظهر هم آقای همکلاسی رسید و یه آمیت. رین خیلی خوشگل رو تراش داد. در مورد کاتش باهام مشورت کرد و من خیلی خوشحال شدم که پیشنهاد منو اجرا کرد! 
پسر خوب و مودبیه... تا نزدیکای هشت شب آموزشگاه بودم...
تموم نشد...
دیگه همه چیو زرد میبینم انگار!
بس که این رنگ جلو چشمامه. 
  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی