پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

33-287

دوشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۵۹ ب.ظ

از پریروز گلدونا وسط اتاق بود. 

گاهی فکر میکنم چه صبری داره مامان.

از ظهر که پاشدم، چون رسما ساعت خوابم صبح تا ظهره، بقیه گلدونا و جوونه ها و قلمه ها رو جمع و جور کردم. 

آخر شب شد هشتاد و پنج تا بنفشه و پونزده تا هم متفرقه... گهواره موسی و پتوس و بگونیا و قاشقی و اگزالیس و گندمی و...


الگوی ثابت تکرار شونده ی زندگی من، چه تو مخم و چه اون بیرون، ریخت و پاش وحشتناکه و بعد که جونم به لبم رسید و یا سیستم عملا به خاطر بهم ریختگی و انباشتگی از کار افتاد، نظم و ترتیب دادن وسواس گونه و با جزئیاته...

اصلا انگار مرتب میکنم که بهم بریزم... برنامه ریزی میکنم که انجامش ندم... جمع میکنم که بعد با خیال راحت پخش کنم... مینویسم که بعد ننویسم...

...

هیچ تحلیلی ندارم.

هیچ دفاعی هم.

  • پری شان

نظرات (۳)

  • پری‌سا (ریحان)
  • این که گفتی خود خود خود منم
    ضمن اینکه همیه برای مقدمات بیشترین انرژی رو‌میذارم و خودِ کار! هیچ
    پاسخ:
    بامبو مدتی که زیر زمینه و داره ریشه میده خیلی طولانیه...
    بعد یهو قد میکشه. 
    گاهی فکر میکنم یه عالمه بامبو ام تو زمینه های مختلف که هنووووز دارم زیر زمین ریشه میدم و در مرحله مقدماتم. 
    کی قراره قد بکشم خدا میدونه!
    کاملا میفهمم چی میگی کاملا :))
    بامبو هم دوس دارم زیاد دوس دارم 😅
    پاسخ:
    🌱
    😅
    واقعا انقد گلدون داری؟
    ما اکثر گلامون خشک میشن ما هی میخریم هی خشک میشن.
    پاسخ:
    کمی تمرین و توجه میخواد. از یه گیاه باید شروع کنی و اونقدر باهاش سر و کله بزنی که نگهداریشو یاد بگیری. بعد کم کم بری سراغ چیزای دیگه. 
    منم کلی خشک کردم. 😅
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی