پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

34-334

يكشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۱۶ ب.ظ

بابا که از سفر میاد، همیشه تو جیب جلویی ساک چرخ دارش شکلات هست و جوجه دیگه با این قضیه آشناست و تا بابا از در میاد تو میره سراغش و با ذوق شکلاتشو برمیداره و با همه قسمت میکنه و میخوره!

تو فاصله ی بین دو تا سفر، ساکو معمولا میذارن پشت در اتاق من. 

چند روز پیشا جوجه داشت تو اتاقم میچرخید و هر وسیله ای رو یه کم انگولک میکرد که یهو چشمش خورد به ساک. با خوشحالی دوید سمتشو جیب جلویی رو باز کرد و بعد با لب و لوچه ی آویزون و قیافه ی ناکام برگشت...

چند دقیقه بعد که مامان گذاشتش رو یخچال، از اون بالا ظرف شکلاتو رو کابینت دید و با اشاره به مامان گفت که بهش بده. بعد هم دو سه تا شکلات برداشت و اصرار کرد بذارنش زمین... و تاپ تاپ دوید و اومد تو اتاق من و شکلاتا رو گذاشت تو جیب مذکور و زیپشم کشید...

بعد خیلی عادی رفت تو هال سراغ توپ بازیش...


نیم ساعت بعد،

بازی رو رها کرد و برگشت تو اتاق و اومد سراغ کیف و زیپو باز کرد... و از خوشحالی دیدن شکلاتا جیغ کشید!...

  • پری شان

نظرات (۳)

الهی ^_^
پاسخ:
😊😊
😅😅
عسیسم 😂😂
پاسخ:
😅😅
  • پری‌سا (ریحان)
  • ای واااای من:)))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی