پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

35-191

شنبه, ۸ دی ۱۳۹۷، ۰۴:۰۱ ب.ظ

سرشو یه وری کج کرد و چشماشو ریز کرد و با لحنی پر از خواهش گفت: عمههههه؟!...

گفتم: جانم؟!

دستشو زد رو میز اتو و گفت: ایجا!

گفتم: میخوای اونجا بشینی؟ بذارمت رو میز؟

گفت: نه!...

دستشو زد رو میز و گفت: ایجا بآب. (اینجا بخواب)

با چشای گرد گفتم: رو میز اتو بخوابم؟!

با خوشحالی سرشو تکون که: آره!

پرسیدم: برای چی خب؟

اتو رو به سختی عقب جلو کرد و با لبخند گفت: اتوت کنم!

...


  • پری شان

نظرات (۱)

یحتمل چروک بودین :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی