35-264
سه شنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ۱۲:۳۴ ق.ظ
صب تلفن خونه زنگ خورد. شماره خونه داداشم بود. برداشتم و گفتم: جانم؟
جوجه با خنده گفت: للاااااااااام!
- سلام عششششقم! حالت چطوره؟؟؟
- عمه! اوباب بخر!
- حباب چقدری؟
- حباب گنده ی گننننده!
- باشه عزیزم!
...
ظهر گوشیم زنگ خورد... شماره خونه داداشم:
- سلام
- للاااااااام!... عمه اوباب میخوام!
- قربونت برم الهی! باشه. میگیرم.
- الان میخوام!
- الان سر کارم عمه.
- عمه! اوباب گننننده!
...
شب گوشی خونه زنگ خورد... شماره خونه داداشم...
- للاااااااام!
- سلام عسلم!
- عمه اوباب گرفتی؟
...
داستان جدید جوجه... حباب بازی...
- ۹۷/۱۲/۲۱