پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

35-333-2

دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۲۶ ب.ظ

نشسته بود رو مبل دو نفره که داد زد: عمههههه! پام هکست (شکست). بیا باند بپیچ!...

از وقتی بی بی پاندا در بیمارستانو بازی کرده، یا پاش میشکنه یا دستش میبره یا تیغ میره تو دستش یا میوه نشسته میخوره و به قول خودش هیولا میره تو دلش!...

گفتم: ای وااااای! چی شدی عمه؟!!! بگردم الهی... اومدم! اومدم!!!!

تا کنارش نشستم که پاشو با پارچه ببندم داااااد زد: عمههههههه!!!!...


ترسیدم!


گفتم: چی شد؟؟؟!!!!

گفت: عمه آقا شیره هل (له) شد!

با چشای گرد گفتم: آقا شیره کو؟؟؟؟

گفت: نشستی روش! ایناها!

از جا پریدم!... 

و دیدم که با اخم داره به فضای خالی روی مبل اشاره میکنه!

...

پ.ن:

اومد!...

ترجیح میدم گوشی دست بگیرم و بنویسم تا استاد برسه.

اونم همینه فازش.

چون رفته چپیده تو اون یکی اتاق که باهام برخوردی نداشته باشه.


  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی