35-333-2
دوشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۲۶ ب.ظ
نشسته بود رو مبل دو نفره که داد زد: عمههههه! پام هکست (شکست). بیا باند بپیچ!...
از وقتی بی بی پاندا در بیمارستانو بازی کرده، یا پاش میشکنه یا دستش میبره یا تیغ میره تو دستش یا میوه نشسته میخوره و به قول خودش هیولا میره تو دلش!...
گفتم: ای وااااای! چی شدی عمه؟!!! بگردم الهی... اومدم! اومدم!!!!
تا کنارش نشستم که پاشو با پارچه ببندم داااااد زد: عمههههههه!!!!...
ترسیدم!
گفتم: چی شد؟؟؟!!!!
گفت: عمه آقا شیره هل (له) شد!
با چشای گرد گفتم: آقا شیره کو؟؟؟؟
گفت: نشستی روش! ایناها!
از جا پریدم!...
و دیدم که با اخم داره به فضای خالی روی مبل اشاره میکنه!
...
پ.ن:
اومد!...
ترجیح میدم گوشی دست بگیرم و بنویسم تا استاد برسه.
اونم همینه فازش.
چون رفته چپیده تو اون یکی اتاق که باهام برخوردی نداشته باشه.
- ۹۸/۰۲/۳۰