36-236
چهارشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۰۳ ب.ظ
- عمه!... شبیه غمنین شدی... نه... شبیه غمقینی... آره... غمقین...
نگاهش کردم...
ادامه داد: میشه موهاتو رنگ کنی؟!
پرسیدم: چه رنگی مثلا؟
- رد!.. عمه موهاتو رد کن!... میشه لفطا؟!...
داشتم تو ذهنم به اون تیوپ رنگ انگوری روشن که تو کابینت پیدا کرده بودم فکر میکردم و اینکه احتمالا اونقدری توش تم قرمزی داره که شازده رو راضی کنه.
که یهو اضافه کرد: رو صورتتم آتیش بکش!!!
- چی کار کنم؟!!!
- موهاتو قرمز کن، رو صورتتم آتیش باشه.
با تعجب گفتم: نمیشه که!
- پاشو کوبید زمین که: چلاااااا؟!! چلا نمیشه؟! خیلی خوبه که! عمهههه...
پ.ن
همچین کامنتی تو سه سال و نیمگی آخه؟!!
- ۹۸/۱۱/۲۳
من عاشق این آقا پسرم^^