پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

روز نوشت های شخصی

پریشان نوشت

ای روی دلارایت مجموعه ی زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۰۲/۰۴/۰۳
    40-3

38-157

پنجشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۱۳ ق.ظ

آخرین تقه رو که زدم، با چشمای گریون، عکس فرستادم و پیام دادم و گفتم بیا و در شادی این لحظه ی من شریک باش...
اینجوری شد شروع دوباره مون... با اون پیام...
حالا، ظرفه رو بابل رپ پیچیدم و دارم میفرستم بره...
دلم هم داره باهاش میره...
و کلی خاطره...
انگار دونه دونه بندهای بین من و اون، خاطره های مشترکمون، داره بریده میشه...
و تک‌تک شون درد داره... تک‌تک شون سوگواری داره...
آره، شش صبح پنجشنبه، با چشمای گریون، نشستم دم در خونه منتظر دنا و خاطره هم میزنم...

  • پری شان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی